امیرصدراجونمامیرصدراجونم، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
امیرحسین جونمامیرحسین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

دنیای پسرونه هام

بلوط

تو خیابان داشتیم میرفتیم که امیر حسین چشمش به یه چیزی افتاد که خیلی دوست دارد و شروع کرد تند تند گفتن و صحبت کردن که من بلوط میخوام . مامان الان بلوط ها اومده  منم میگفتم مامان جان کو بلوط  ما که اصلا تا حالا بلوط نگرفتیم  من اصلا بلوط نمیبینم  طفلکی ان قدر ذوق زده شده بود😂  وقتی رفتیم جلو دیدم بلال است 😇  گفتم مامان جان اینا که بلال است  انقدر هیجان زده شده بود که اسم بلال را هم میگفت بلوط😐
21 شهريور 1402

واکسن انفلانزا امیرحسین

19 شهریور  بالاخره بعد از گشتن واکسن انفلانزا را پیدا کردیم   مامان جون و اقاجون اومدن دنبالت و بردن واکسنت را زدن من چون سر کار بودم نیامدم مامان جون میگه اولش که میخواسته واکسن را بزنه میخواستی گریه کنی ولی بعدش گریه نکردی جای واکسنت ورم کرده وسفت شده و درد میکنه  پارسال واکسن تایلندی زدیم هیچ گونه عوارضی نداشت ولی امسال هلندی زدیم  ...
21 شهريور 1402

شتر سواری در عطار

27 مرداد 1402 مامان جون زنگ زد و گفت که شب بریم عطار تا بچه ها بازی کنند وقتی رفتیم شما گفتید که میخوایین سوار شتر بشیم از اونجا که من خودم میترسیدم به خصوص موقع نشستن و پیاده شدنش  نتوانستم حتی یک درست و حسابی ازتون بگیرم همش میترسیدم بیفتین😱   ...
7 شهريور 1402
1